در یک تحول چشمگیر، فناوری بلاکچین از یک آزمایش بخش خصوصی فراتر رفته و به یک اولویت ملی برای دولتها تبدیل شده است. کشورهای متعددی در آسیا، آفریقا و خاورمیانه به سرعت در حال پذیرش داراییهای توکنیزه شده، استیبل کوینها و سیستمهای هویت دیجیتال مبتنی بر بلاکچین هستند. این گرایش، تا حدی از نگرانی آنها مبنی بر عقب ماندن از تحولات نظارتی در ایالات متحده سرچشمه میگیرد. به گفته شین یان، مدیرعامل شرکت Sign و یکی از پیشگامان این عرصه، محرک اصلی این موج پذیرش، کاهش هزینهها، افزایش شفافیت و بازپسگیری کنترل بر جریانهای مالی است.
دولتها در گذشته اغلب دیدگاه منفی نسبت به بلاکچین داشتند، زیرا آن را یک فناوری ضدساختار و غیرمتمرکز میدانستند که با ماهیت سلسلهمراتبی سازمانهای دولتی در تضاد بود. اما این روایت به طور چشمگیری تغییر کرده است. زمانی که دولت ایالات متحده و حتی چهرههایی مانند دونالد ترامپ، تمایل به پذیرش کریپتو را نشان دادند، ورق برگشت. دولتها ذاتاً مقلد هستند؛ اگر قدرتهای بزرگ چیزی را بپذیرند، دیگران نیز از آن پیروی میکنند تا از قافله عقب نمانند. این تغییر دیدگاه، بستری برای بررسی مزایای عمیقتر و عملیاتی بلاکچین فراهم کرده است.
فراتر از مسائل ایدئولوژیک، بلاکچین مزایای عملی واقعی را ارائه میدهد. این فناوری یک سیستم تسویه جهانی بسیار سریعتر و کارآمدتر در مقایسه با گزینههای قدیمی مانند سوئیفت (SWIFT) است. زیرساختهای سنتی پرهزینه، کند و دستوپاگیر هستند. در مقابل، تسویه حسابهای مبتنی بر بلاکچین شفافتر، سریعتر و با بهبود سیستمهای هویت دیجیتال و احراز هویت خودکار (KYC)، روز به روز انطباقپذیرتر میشوند. بنابراین، دولتها به دنبال پرداختهای بهتر، تسویه سریعتر و شفافیت بیشتر هستند که بلاکچین میتواند به آنها دست یابد.
یکی از نگرانیهای اصلی دولتها، تسلط استیبل کوینهای مبتنی بر دلار آمریکا بر اقتصاد کریپتو جهانی است که میتواند به افزایش دلاریزاسیون و تضعیف ارزهای ملی منجر شود. سیستم پرداخت سنتی دلار آمریکا در حال حاضر ناکارآمد است، اما اکنون با پدیده استیبل کوینهای دلاری، یک "سلاح" قدرتمندتر ظهور کرده است. برای کشورهای کوچکتر، این یک تهدید جدی محسوب میشود. کنترل ارز، یکی از معدود اهرمهای حاکمیت ملی است. بسیاری از کشورهای جنوب شرق آسیا در بحرانهای ۲۰ تا ۲۵ سال پیش به سختی آموختند که جریانهای سرمایه کنترلنشده میتواند اقتصاد محلی را نابود کند. اگر نقدینگی دلار آمریکا از طریق استیبل کوینها به داخل و خارج کشور سرازیر شود، این کشورها توانایی مدیریت سیستمهای پولی خود را از دست میدهند. به عنوان مثال، در کامبوج، استفاده از USDT آنقدر رایج شده که پول محلی تقریباً بیاهمیت شده است.
دولتها نمیتوانند به سادگی استیبل کوینها را ممنوع کنند؛ آنها بسیار فراگیر شدهاند. اما میتوانند به صورت استراتژیک پاسخ دهند. بهترین دفاع، هماهنگی با فناوری است: راهاندازی استیبل کوین ملی خود، که به ارز محلی آنها وابسته باشد، و ایجاد جفتهای نقدینگی با صرافیهایی مانند بایننس. به این ترتیب، میتوانند جریان دادهها را نظارت کرده و کنترل خود را بر گردش داخلی حفظ کنند. کشورهایی مانند قرقیزستان و سیرالئون در حال همکاری برای راهاندازی استیبل کوینهای ملی خود هستند، و در ابوظبی نیز چندین پروژه فعال استیبل کوین وجود دارد که دولتها به دنبال پذیرش و استفاده از آنها هستند. این گامی حیاتی در جهت حفظ حاکمیت ملی و امنیت مالی در عصر کریپتو است.
علاوه بر استیبل کوینها، دولتها به توسعه زیرساختهای بلاکچینی دیگری نیز علاقهمند هستند. مهمترین لایه، خود سیستم پولی است. دولتها بلاکچین را به عنوان یک شبکه تسویه برتر میبینند، بهویژه برای تراکنشهای بین بانکهای مرکزی و بانکهای تجاری. در این ساختار، بانک مرکزی به عنوان ناشر توکن (کنترلکننده سیستم) عمل میکند و بانکهای تجاری معادل پلتفرمهای دیفای (DeFi) میشوند که نقدینگی را مدیریت میکنند. این همان چیزی است که سیستمهای CBDC عمدهفروشی (Wholesale CBDC) به دنبال آن هستند. در حالی که در مورد CBDC خردهفروشی شک و تردید وجود دارد، بلاکچین برای تسویه حسابهای بینبانکی به طور عینی بهتر است؛ سیستمهای سنتی مانند RTGS یک روز کامل برای تسویه تراکنشها زمان میبرند، در حالی که بلاکچین میتواند این کار را در چند ثانیه انجام دهد.
دومین ستون اصلی، پرداختهای فرامرزی است. ترکیب استیبل کوینها با تسویههای مبتنی بر بلاکچین، معماری نسل بعدی پرداختهای جهانی را ایجاد میکند. سومین حوزه مهم، هویت دیجیتال است. برای عملکرد صحیح سیستمهای پولی، به احراز هویت (KYC) و تأیید اعتبار قابل اعتماد نیاز است. سیستمهای هویت دیجیتال سنتی، مانند آنچه در سنگاپور، هند یا چین وجود دارد، تمام دادهها را در یک سرور مرکزی متمرکز میکنند که همواره در معرض حملات هکری قرار دارد. رویکرد جدید، که در مکانهایی مانند امارات متحده عربی، بوتان، سنگاپور و هنگ کنگ در حال توسعه است، از "اعتبارنامههای قابل تأیید" (verifiable credentials) استفاده میکند. به جای یک پایگاه داده مرکزی، هر صادرکننده اعتبارنامه، دادههای هویتی شما را با کلید عمومی خود امضا میکند. هر کسی میتواند صحت آن را به صورت رمزنگاری شده تأیید کند، بدون اینکه به سیستم مرکزی دسترسی داشته باشد. این مانند یک مهر دیجیتال است، درست مثل یک مهر کاغذی، اما برای اینترنت. این مفهوم بنیادی وب۳ در حاکمیت دیجیتال است.
هنگامی که سیستمهای مالی و هویتی مبتنی بر بلاکچین مستقر شوند، کشورها میتوانند داراییهای دنیای واقعی (RWA) خود مانند منابع طبیعی، طلا، برق و نفت را توکنیزه کرده و از آنها برای جذب سرمایه استفاده کنند. به طور سنتی، کشورها این منابع را در ازای دلار آمریکا صادر میکنند. اما اگر آنها را توکنیزه کنید، میتوانید سرمایه را مستقیماً از سرمایهگذاران جهانی جذب کنید، بدون اینکه به بازارهای ایالات متحده متکی باشید. به جای فروش طلا، توکنهای پشتوانه طلا را منتشر میکنید و طلا را در خزانههای خود نگه میدارید. این یک تغییر بنیادی است.
نگرانیها در مورد مقیاسپذیری بلاکچین برای حجم کاری در سطح ملی دیگر یک مشکل محسوب نمیشود. بلاکچینهای مدرن مانند BNB Chain و سولانا (Solana) بلوکها را در کمتر از ۲۰۰ میلیثانیه پردازش میکنند که برای حجم تراکنشهای یک کشور کافی است. حتی اگر مشکلی پیش بیاید، راهحلهای لایه ۲ و ماژولار آماده هستند. این زیرساخت امکان تحول کامل خدمات عمومی را نیز فراهم میکند؛ با وجود هویت دیجیتال ملی و کیف پولهای دیجیتال، دولت میتواند وجوهی مانند یارانهها یا مزایای کودکان را مستقیماً روی بلاکچین توزیع کند. شهروندان به جای سروکار داشتن با چندین حساب بانکی و واسطه، میتوانند به سادگی یک ایردراپ مرتبط با هویت تأیید شده خود را دریافت کنند. این روش فوری و ارزان است و تعامل مستقیم بین خزانهداری و کیف پول شهروندان، اداره عمومی را بازتعریف خواهد کرد.
این پذیرش گسترده دولتی، میلیونها نفر و مقادیر زیادی پول واقعی را به اقتصاد کریپتو وارد خواهد کرد. در حال حاضر، بازار کریپتو نقدینگی دارد اما کوچک است و کاربران و کاربرد واقعی کمی دارد. زمانی که مردم حقوق و مستمری خود را از طریق کیف پولهای دیجیتال دریافت کنند، به طور خودکار بخشی از دنیای کریپتو میشوند. در این مرحله، کریپتو دیگر یک حوزه تخصصی نخواهد بود و در زندگی روزمره، از جمله پرداختها و خدمات، جا خواهد افتاد. این امر به انفجار توکنیزاسیون منجر میشود؛ اگر کشوری مانند ابوظبی تنها ۵ درصد از نفت خود را توکنیزه کند، این توکنها یک شبه به یکی از بزرگترین داراییهای بازار کریپتو تبدیل میشوند و ارزش واقعی دوباره به صورت نقدینگی روی بلاکچین باز خواهد گشت. این تحول، جایگزینی کامل برای سیستمهای قدیمی مانند سوئیفت است، نه فقط ارتقاء آنها. پرداختهای فرامرزی اکنون میتوانند مستقیماً از دلار آمریکا به USDT، سپس به استیبل کوین یک کشور دیگر تبدیل شده و فوراً در حساب بانکی یا کیف پول محلی تسویه شوند؛ بدون واسطه، بدون تأخیر و با کسری از هزینه. این چیزی است که واقعاً تغییردهنده است و دولتها به تدریج درک میکنند که این زیرساخت جدید برای امور مالی جهانی است.
در حالی که دولتها در سراسر جهان با شتاب در تلاش برای نوسازی زیرساختهای مالی خود هستند، فناوری بلاکچین از یک آزمایش محصور در بخش خصوصی، به یک اولویت ملی تبدیل شده است. کشورهای متعددی در آسیا، آفریقا و خاورمیانه به سرعت در حال پذیرش داراییهای توکنیزه شده، از جمله استیبلکوینها و سیستمهای هویت دیجیتال هستند. این حرکت تا حدی ناشی از نگرانیهایی است که تغییرات نظارتی در ایالات متحده ممکن است آنها را در عرصه رقابت جهانی عقب بگذارد. زین یان، همبنیانگذار و مدیرعامل شرکت Sign، در مصاحبهای با crypto.news، توضیح میدهد که چگونه استیبلکوینهای ملی میتوانند به عنوان یک استراتژی حیاتی برای مقابله با چالش دلاریزاسیون عمل کرده و به کشورها کمک کنند تا کنترل خود را بر جریانهای پولی بازپس گیرند. این رویکرد نه تنها هزینهها را کاهش میدهد و شفافیت را افزایش میدهد، بلکه به کشورها امکان میدهد حاکمیت پولی خود را در عصر دیجیتال حفظ کنند.
یان قاطعانه بیان میکند که نگرانی دولتها در مورد سلطه روزافزون استیبلکوینهای مبتنی بر دلار آمریکا بر اقتصاد جهانی کریپتو و پیامدهای آن، کاملاً به جاست. سیستم پرداخت سنتی دلار آمریکا در حال حاضر با چالشهایی در زمینه کارایی مواجه است، اما ظهور استیبلکوینهای دلاری (مانند USDT) یک "سلاح" جدید و قدرتمندتر به شمار میآید. برای کشورهای کوچکتر، این پدیده تهدیدی جدی است؛ چرا که کنترل ارز یکی از معدود اهرمهای حاکمیت ملی و استقلال اقتصادی آنها محسوب میشود. بسیاری از کشورهای جنوب شرقی آسیا در بحرانهای اقتصادی دو یا سه دهه پیش، به سختی آموختند که جریانهای سرمایه کنترلنشده میتوانند اقتصادهای محلی را نابود کنند. اگر نقدینگی ایالات متحده به صورت آزاد و بیقید و شرط از طریق استیبلکوینها وارد و خارج شود، این کشورها توانایی مدیریت سیستمهای پولی و اجرای سیاستهای مالی خود را از دست میدهند.
کامبوج نمونهای واضح از این چالش است، جایی که استفاده از USDT به قدری رایج شده است که عملاً واحد پول محلی آن کشور به حاشیه رانده شده و بیاهمیت گشته است. دولتها نمیتوانند به سادگی استیبلکوینها را ممنوع کنند، زیرا این داراییهای دیجیتال (crypto assets) به طور فزایندهای فراگیر شدهاند و ممنوعیت آنها غیرعملی است. در نتیجه، نیاز به یک پاسخ استراتژیک و هوشمندانه برای حفظ حاکمیت پولی بیش از پیش احساس میشود.
بهترین دفاع در برابر این چالش، مطابقت با فناوری است. زین یان راهکار را در این میبیند که ملتها استیبلکوینهای بومی خود را راهاندازی کنند و آنها را به واحد پول محلی خود گره بزنند. این رویکرد به دولتها امکان میدهد تا با ایجاد جفتهای نقدینگی (liquidity pairs) با صرافیهای بزرگ و معتبر در اکوسیستم کریپتو مانند Binance، نه تنها جریان دادههای مالی را به طور مؤثر نظارت کنند، بلکه کنترل کامل بر گردش داخلی پول در اقتصاد خود را نیز حفظ نمایند. این استراتژی نه تنها ابزاری قدرتمند برای مقابله با اثرات منفی دلاریزاسیون و بازیابی کنترل بر سیاستهای پولی است، بلکه گامی اساسی در مدرنسازی زیرساختهای مالی یک کشور و ورود به عصر وب ۳ (Web3) محسوب میشود.
شرکت Sign به رهبری یان، فعالانه در این زمینه مشارکت دارد و به چندین کشور در مسیر توسعه استیبلکوینهای ملیشان کمک میکند. به عنوان مثال:
این نمونهها نشاندهنده یک تغییر پارادایم آشکار است؛ جایی که دولتها به جای مبارزه با نوآوریهای بلاکچین، آنها را به صورت استراتژیک به نفع منافع ملی و حاکمیت پولی خود به کار میگیرند.
استیبلکوینهای ملی تنها یک بخش از پازل بزرگتر زیرساخت مالی دیجیتال هستند. یان تأکید میکند که مهمترین لایه، خود سیستم پولی است، جایی که دولتها بلاکچین را به عنوان یک شبکه تسویه و تراکنش (transaction) برتر، به ویژه برای تعاملات بین بانکهای مرکزی و بانکهای تجاری، مشاهده میکنند. این همان هدف اصلی سیستمهای CBDC عمدهفروشی است. بلاکچین قادر است زمان تسویه تراکنشها را از یک روز کامل در سیستمهای سنتی مانند RTGS به تنها چند ثانیه کاهش دهد، که نشاندهنده بهبود عینی و قابل توجهی در کارایی است.
علاوه بر این، این زیرساخت بلاکچینی به ایجاد نسل بعدی پرداختهای برونمرزی کمک شایانی میکند. ترکیب استیبلکوینهای ملی با تسویههای مبتنی بر بلاکچین، یک معماری پرداخت جهانی جدید را شکل میدهد که میتواند سیستمهای قدیمی و کند مانند SWIFT را به طور کامل دور زده و جایگزین کند. یان معتقد است که هدف اصلی کریپتو (crypto) و بلاکچین، دور زدن کامل SWIFT است، نه صرفاً ارتقای آن. با استیبلکوینها، پرداختهای برونمرزی میتوانند مستقیماً از یک استیبلکوین دلاری به یک استیبلکوین ملی دیگر تبدیل شده و فوراً در یک حساب بانکی محلی یا کیف پول دیجیتال (digital wallet) تسویه شوند، بدون نیاز به واسطههای متعدد، بدون تأخیر و با کسری از هزینه.
در نهایت، این حرکت گسترده به سمت پذیرش بلاکچین و استیبلکوینهای ملی، میلیونها نفر را که هرگز از فناوری کریپتو استفاده نکردهاند، وارد اقتصاد دیجیتال خواهد کرد. وقتی افراد حقوق بازنشستگی، حقوق کارمندی یا یارانهها را مستقیماً از طریق کیف پولهای دیجیتال دریافت میکنند، به طور خودکار بخشی از دنیای کریپتو میشوند. در این مرحله، کریپتو از یک حوزه خاص و تخصصی فراتر رفته و به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره، از جمله پرداختها، خدمات عمومی و حتی رأیگیری، تبدیل خواهد شد. این تحول منجر به توکنیزاسیون (tokenization) داراییهای دنیای واقعی (Real-World Assets یا RWA) در مقیاس وسیع شده و نقدینگی و ارزش واقعی را به طور گسترده به بلاکچین بازمیگرداند. این تغییر دیگر تنها یک تئوری نیست؛ بلکه واقعیتی است که دولتها شروع به درک آن به عنوان زیرساخت جدید مالی جهانی کردهاند.
در شرایطی که دولتها در سراسر جهان برای نوسازی زیرساختهای مالی خود رقابت میکنند، فناوری بلاکچین دیگر صرفاً یک آزمایش بخش خصوصی نیست، بلکه به اولویتی ملی تبدیل شده است. این گذار نه تنها به دلیل مزایای عملیاتی بیشمار بلاکچین است، بلکه تا حدودی ناشی از نگرانی کشورها، بهویژه در آسیا، آفریقا و خاورمیانه، از عقب ماندن از تغییرات نظارتی و فناوری آمریکا در حوزه کریپتو است. همانطور که شین یان، مدیرعامل شرکت Sign، اشاره میکند، این موج پذیرش گسترده بلاکچین توسط دولتها با اهدافی چون کاهش هزینهها، افزایش شفافیت و بازپسگیری کنترل بر جریانهای مالی پیش میرود. در گذشته، بلاکچین اغلب به دلیل ماهیت ضدتشکیلاتی و غیرمتمرکزش، با ساختارهای سلسلهمراتبی دولتها در تضاد بود، اما تغییر رویکرد قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده، این روایت را دگرگون کرده و راه را برای پذیرش جهانی هموار کرده است.
مهمترین لایه زیرساختی که دولتها به دنبال ایجاد آن با استفاده از بلاکچین هستند، خود سیستم پولی است. دولتها، بلاکچین را به عنوان یک شبکه تسویه حساب برتر، بهویژه بین بانکهای مرکزی و بانکهای تجاری، میبینند. در این ساختار، بانک مرکزی نقش صادرکننده توکن و «کنترلکننده» سیستم را ایفا میکند و بانکهای تجاری به پلتفرمهایی مشابه امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) برای مدیریت نقدینگی و وامدهی تبدیل میشوند. این همان چیزی است که سیستمهای CBDC عمدهفروشی (Wholesale CBDC) به دنبال دستیابی به آن هستند؛ جایی که تسویه حسابهای بین بانکی، که در سیستمهای سنتی مانند RTGS یک روز کامل طول میکشند، در بلاکچین در عرض چند ثانیه انجام میشوند.
در کنار این، نگرانی فزایندهای درباره تسلط استیبلکوینهای دلاری مانند USDT بر اقتصاد جهانی کریپتو وجود دارد. شین یان تأکید میکند که این مسئله تهدیدی واقعی برای ملتهای کوچکتر است، چرا که کنترل ارز یکی از معدود اهرمهای حاکمیت ملی است. تجربه بحرانهای مالی گذشته در کشورهای آسیای جنوب شرقی نشان داده که جریانهای سرمایه کنترلنشده میتوانند اقتصادهای محلی را ویران کنند. برای مقابله با این «دلاری شدن» عمیقتر که توسط استیبلکوینهای دلاری تشدید میشود، استراتژی دفاعی مؤثر، ایجاد استیبلکوینهای ملی است که به ارز محلی متصل شده و جفتهای نقدینگی با صرافیهای بزرگ ایجاد کنند. این رویکرد به دولتها امکان میدهد تا بر جریان دادهها نظارت داشته باشند و کنترل خود را بر گردش داخلی ارز حفظ کنند. کشورهایی مانند قرقیزستان و سیرالئون در حال همکاری برای راهاندازی استیبلکوینهای ملی خود هستند و ابوظبی نیز چندین پروژه استیبلکوین فعال دارد که نشاندهنده حرکت جمعی به سوی استقلال پولی در فضای وب۳ است.
دومین ستون اصلی زیرساخت بلاکچین برای دولتها، پرداختهای فرامرزی است. سیستمهای سنتی مانند SWIFT کُند، پرهزینه و ناکارآمد هستند. بلاکچین با ترکیب استیبلکوینها و مکانیزمهای تسویه حساب مبتنی بر زنجیره بلوکی، معماری پرداخت جهانی نسل جدیدی را ارائه میدهد. هدف این فناوری نه تنها بهبود SWIFT، بلکه جایگزینی کامل آن است. با این رویکرد، پرداختهای بینالمللی میتوانند به صورت مستقیم از یک استیبلکوین دلاری (مثلاً USDT) به استیبلکوین ملی کشور مقصد تبدیل شده و بلافاصله در حساب بانکی یا کیف پول دیجیتال محلی تسویه شوند. این فرآیند بدون واسطه، بدون تأخیر و با کسری از هزینه انجام میگیرد که تحولی بنیادین در تجارت و مالیه جهانی ایجاد میکند و بهرهوری اقتصادهای دیجیتال را به طور چشمگیری افزایش میدهد.
سومین زیرساخت حیاتی، سیستم هویت دیجیتال است. برای عملکرد صحیح هر سیستم پولی، احراز هویت مشتری (KYC) قابل اعتماد و تأیید مدارک ضروری است. سیستمهای سنتی هویت دیجیتال، مانند آنچه در سنگاپور، هند یا چین وجود دارد، تمام دادهها را در یک سرور مرکزی ذخیره میکنند که به طور مداوم در معرض حملات سایبری و فیشینگ قرار دارد. رویکرد جدید بر پایه «اعتبارات قابل تأیید» (Verifiable Credentials) استوار است. در این مدل، به جای یک پایگاه داده مرکزی، هر صادرکننده اعتبار (مانند دانشگاه یا اداره ثبت احوال) دادههای هویتی شما را با کلید عمومی خود امضا میکند. هر کسی میتواند صحت این اعتبار را به صورت رمزنگاری شده و بدون نیاز به دسترسی به سیستم مرکزی تأیید کند. این روش مانند یک مهر دیجیتال عمل میکند و امنیت و حریم خصوصی را به طرز چشمگیری بهبود میبخشد.
هنگامی که زیرساختهای پول و هویت دیجیتال در جای خود قرار گیرند، کشورها میتوانند داراییهای واقعی خود مانند منابع طبیعی، طلا، برق یا نفت را توکنسازی کنند. این توکنسازی امکان جمعآوری سرمایه را به طور مستقیم از سرمایهگذاران جهانی، بدون وابستگی به بازارهای سنتی یا دلار آمریکا، فراهم میکند. به جای فروش فیزیکی طلا یا نفت، دولت میتواند توکنهای پشتوانهدار صادر کند و دارایی فیزیکی را در خزانههای خود نگه دارد. این یک تغییر اساسی است که نه تنها کنترل مالی را افزایش میدهد، بلکه میلیاردها کاربر جدید و مقادیر زیادی نقدینگی واقعی را به اقتصاد کریپتو وارد میکند، که باعث میشود کریپتو از یک حوزه تخصصی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره، از جمله پرداخت حقوق بازنشستگی و مزایای اجتماعی، تبدیل شود و در نهایت، مسیر را برای توکنسازی گستردهتر داراییهای واقعی و خدمات عمومی هموار سازد.
در دنیای امروز که دولتها با سرعت در تلاش برای مدرنسازی زیرساختهای مالی خود هستند، فناوری بلاکچین از یک آزمایش بخش خصوصی به اولویتی ملی تبدیل شده است. این تغییر پارادایم، تنها به حوزهی استیبلکوینها یا توکنایز کردن داراییها محدود نمیشود، بلکه پتانسیل چشمگیری برای بازتعریف نحوهی تعامل دولتها با شهروندان در ارائهی خدمات عمومی دارد. سیستمهای سنتی توزیع کمکهای مالی و مزایای اجتماعی اغلب کند، پرهزینه و دارای لایههای متعدد واسطه هستند که ناکارآمدی و تأخیر را به دنبال دارند. با این حال، همانطور که «شین یان»، همبنیانگذار و مدیرعامل Sign، در مصاحبهای با crypto.news توضیح میدهد، بلاکچین میتواند این فرآیندها را کاملاً متحول سازد و یک سیستم اداری عمومی مستقیم، سریع و مقرونبهصرفه ایجاد کند.
سنگ بنای این تحول، توسعهی سیستمهای هویت دیجیتال ملی و کیف پولهای دیجیتال است. هویت دیجیتال قابل تأیید (Verifiable Credentials) که Sign آن را در مناطقی مانند امارات، بوتان، سنگاپور و هنگکنگ در دست ساخت دارد، رویکردی نوین به راستیآزمایی اعتبار ارائه میدهد. برخلاف سیستمهای سنتی که تمام دادهها را در یک سرور مرکزی انباشته میکنند (که همواره در معرض حملات سایبری قرار دارد)، در این روش، هر صادرکنندهی اعتبارنامهای (مانند وزارتخانه یا دانشگاه) دادههای هویتی شما را با کلید عمومی خود امضا میکند. این مکانیزم به هر شخصی اجازه میدهد تا با استفاده از رمزنگاری، صحت و اصالت این اطلاعات را بدون دسترسی به سیستم مرکزی تأیید کند. این شبیه یک مهر دیجیتال است، اما برای اینترنت.
پس از استقرار سیستمهای هویت دیجیتال قابل اطمینان و کیف پولهای دیجیتال ملی، دولتها میتوانند از این زیرساخت برای مقاصد گوناگون بهره ببرند. این کیف پولها به شهروندان این امکان را میدهند که داراییهای دیجیتالی و همچنین هویت دیجیتال خود را مدیریت کنند. این پیشنیاز اساسی برای هرگونه پرداخت مستقیم و تعاملات مالی در بستر بلاکچین است. شفافیت و امنیت بلاکچین، اعتماد را در این سیستمها افزایش میدهد و زمینه را برای یک اقتصاد کریپتویی فراگیرتر فراهم میآورد. این ترکیب از هویت تأییدپذیر و کیف پولهای امن، پایهای محکم برای نوآوری در خدمات عمومی ایجاد میکند و خطر فیشینگ و کلاهبرداری را در سیستمهای سنتی کاهش میدهد.
یکی از بارزترین کاربردهای بلاکچین در خدمات عمومی، توزیع مستقیم وجوه است. دولتها میتوانند کمکهزینهها، یارانهها یا مزایای کودکان را مستقیماً روی زنجیره (on-chain) به کیف پولهای دیجیتال شهروندان ارسال کنند. این فرآیند شبیه یک "ایردراپ" (airdrop) است که در آن شهروندان میتوانند به سادگی و بدون نیاز به واسطه، وجوه مرتبط با هویت دیجیتال تأییدشدهی خود را دریافت کنند. شین یان تأکید میکند که این روش نه تنها "فوری" و "ارزان" است، بلکه نیاز به سروکار داشتن با چندین حساب بانکی و واسطههای مختلف را از بین میبرد.
با توجه به نگرانیها در مورد مقیاسپذیری شبکههای بلاکچین برای تحمل حجم کاری در سطح ملی، شین یان خاطرنشان میکند که این دیگر یک مشکل نیست. بلاکچینهای مدرن مانند BNB Chain و سولانا (Solana) قادرند بلوکها را در کمتر از ۲۰۰ میلیثانیه پردازش کنند که برای حجم تراکنشهای یک کشور کاملاً کافی است. حتی در صورت افزایش حجم کاری، راهحلهای لایه ۲ (Layer-2) و راهحلهای ماژولار آمادهی استفاده هستند. این کارایی و سرعت، نه تنها فرآیندهای مالی دولت را تسریع میکند، بلکه شفافیت را به حداکثر میرساند، زیرا هر تراکنش روی یک دفتر کل عمومی و غیرقابل تغییر ثبت میشود و امکان نظارت و حسابرسی دقیقتر را فراهم میکند.
تعامل مستقیم بین خزانهداری دولت و کیف پولهای دیجیتال شهروندان، نحوهی ادارهی عمومی را از اساس بازتعریف خواهد کرد. این تحول، نه تنها به نفع شهروندان است، بلکه تأثیر عمیقی بر اکوسیستم کریپتو خواهد داشت. شین یان میگوید که این اقدام، "افراد واقعی و پول واقعی را وارد اقتصاد کریپتو میکند." در حال حاضر، بازار کریپتو نقدینگی بالایی دارد اما هنوز تعداد کاربران و کاربردهای واقعی آن نسبتاً کم است. با پذیرش زیرساخت بلاکچین توسط دولتها، میلیونها نفر که قبلاً هرگز از کریپتو استفاده نکردهاند، وارد این فضا خواهند شد.
وقتی افراد شروع به دریافت حقوق بازنشستگی یا حقوق خود از طریق کیف پولهای دیجیتال کنند، به طور خودکار بخشی از دنیای کریپتو میشوند. این امر باعث میشود که کریپتو دیگر یک بخش تخصصی و محدود نباشد، بلکه به بخش جداییناپذیری از زندگی روزمره، از جمله رأیگیری، پرداختها و خدمات تبدیل شود. از این نقطه به بعد، توکنایز کردن داراییها به شدت گسترش خواهد یافت. به عنوان مثال، اگر کشوری مانند ابوظبی حتی ۵ درصد از نفت خود را توکنایز کند، این توکنها یک شبه به یکی از بزرگترین داراییها در بازار کریپتو تبدیل خواهند شد. این حرکت، ارزش واقعی دنیای فیزیکی را به نقدینگی روی زنجیره بازمیگرداند. در نهایت، این دگرگونی نشان میدهد که بلاکچین قرار است سیستمهای میراثی را کاملاً جایگزین کند، نه فقط آنها را تکمیل کند، و این زیرساخت جدید برای امور مالی جهانی در حال حاضر در حال شکلگیری است.
بلاکچین، که زمانی صرفاً در بخش خصوصی آزمایش میشد، اکنون به یک اولویت ملی برای بسیاری از دولتها در آسیا، آفریقا و خاورمیانه تبدیل شده است. این گذار سریع به سمت داراییهای توکنسازی شده، نه تنها به دلیل مزایای بلاکچین، بلکه تا حدی تحت تأثیر نگرانی از عقبماندن از تغییرات نظارتی ایالات متحده است. شین یان، مدیرعامل Sign، دلایل اصلی این موج پذیرش را تشریح میکند: کاهش هزینهها، افزایش شفافیت و بازپسگیری کنترل بر جریانهای پولی. این مقاله به بررسی چگونگی تغییر رویکرد دولتها به بلاکچین و نقش حیاتی آن در بازآفرینی زیرساختهای مالی جهانی میپردازد.
دولتها، با وجود ساختارهای بوروکراتیک، به توسعه ملی اهمیت میدهند. در گذشته، بلاکچین را به دلیل ماهیت غیرمتمرکز آن منفی میدیدند، اما تغییر رویکرد دولت ایالات متحده، روایت را دگرگون کرد. دولتها ذاتاً مقلد هستند و از قدرتهای بزرگ پیروی میکنند. بلاکچین مزایای عملی فراوانی دارد؛ یک سیستم تسویه جهانی سریعتر و کارآمدتر از سوئیفت (SWIFT) سنتی است که کند و گرانقیمت است. تسویه مبتنی بر بلاکچین شفافتر، سریعتر و با بهبود سیستمهای شناسایی دیجیتال (Digital ID) و احراز هویت خودکار (KYC)، انطباقپذیرتر میشود. در مجموع، دولتها به دنبال پرداختهای بهتر، تسویه سریعتر و شفافیت بیشتر هستند.
تسلط استیبلکوینهای دلاری آمریکا، تهدیدی واقعی برای حاکمیت ملی کشورهای کوچکتر است، زیرا کنترل ارز یکی از معدود اهرمهای حاکمیت ملی محسوب میشود. استفاده گسترده از USDT در کشورهایی مانند کامبوج، ارز محلی را بیاهمیت کرده است. دولتها نمیتوانند به سادگی استیبلکوینها را ممنوع کنند، اما میتوانند با راهاندازی استیبلکوینهای ملی خود که به ارز محلی متصلاند و ایجاد جفتهای نقدینگی با صرافیها، پاسخ استراتژیک دهند. این رویکرد به آنها امکان نظارت بر جریانهای داده و حفظ کنترل بر گردش داخلی را میدهد. شرکت Sign در حال کمک به کشورهایی مانند قرقیزستان و سیرالئون برای این منظور است و از پروژههای استیبلکوین در ابوظبی نیز حمایت میکند.
دولتها بلاکچین را به عنوان یک شبکه تسویه برتر، به ویژه بین بانکهای مرکزی و تجاری، میبینند. در این ساختار (مشابه CBDCهای عمدهفروشی)، بانک مرکزی توکن صادر کرده و بانکهای تجاری نقدینگی را مدیریت میکنند. سیستمهای سنتی مانند RTGS یک روز زمان میبرند، در حالی که بلاکچین این کار را در ثانیه انجام میدهد. پرداختهای برونمرزی نیز با ترکیب استیبلکوینها و بلاکچین، معماری پرداخت جهانی نسل بعدی را میسازد. هویت دیجیتال ستون سوم است؛ سیستمهای سنتی مانند سنگاپور، دادهها را در یک سرور مرکزی آسیبپذیر متمرکز میکنند. رویکرد جدید از «اعتبارات قابل تأیید» (Verifiable Credentials) استفاده میکند؛ هر صادرکننده اعتبار، دادهها را با کلید عمومی خود امضا میکند که امکان تأیید رمزنگاری بدون نیاز به پایگاه داده مرکزی را فراهم میکند. این پول و هویت، پایه و اساس توکنیزاسیون داراییهای دنیای واقعی (RWA) مانند منابع طبیعی و طلا را فراهم میکنند و به کشورها اجازه میدهند مستقیماً از سرمایهگذاران جهانی سرمایه جذب کنند.
نگرانی در مورد مقیاسپذیری بلاکچین دیگر بیمورد است؛ بلاکچینهای مدرن مانند BNB Chain و سولانا بلاکها را در کمتر از ۲۰۰ میلیثانیه پردازش میکنند که برای حجم تراکنشهای ملی کافی است. راهحلهای لایه ۲ نیز آمادهاند. بلاکچین همچنین نحوه تعامل دولتها با شهروندان را متحول میکند. با شناسههای دیجیتال ملی و کیف پولها، دولت میتواند وجوهی مانند یارانهها را مستقیماً روی زنجیره توزیع کند. شهروندان میتوانند به سادگی یک ایردراپ (Airdrop) را که به شناسه تأیید شدهشان مرتبط است، دریافت کنند، که فوری و کمهزینه است. این تعامل مستقیم، اداره عمومی را بازتعریف میکند. این تحولات به معنای ورود میلیونها نفر و پول واقعی به اقتصاد کریپتو است، جایی که کریپتو از یک حوزه تخصصی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره، از جمله پرداختها و خدمات، تبدیل میشود. توکنیزاسیون داراییهای دنیای واقعی مانند نفت، میتواند حجم عظیم ارزش را به بازار کریپتو وارد کند و نقدینگی زنجیرهای را به سطح جدیدی برساند.
آنچه بسیاری نادیده میگیرند، میزان جایگزینی سیستمهای سنتی توسط بلاکچین است، نه صرفاً تکمیل آنها. هدف کریپتو، دور زدن کامل سوئیفت (SWIFT) است. با استیبلکوینها، پرداختهای برونمرزی میتوانند مستقیماً و فوراً با کسری از هزینه تسویه شوند، بدون واسطه و تأخیر. این دیگر تئوری نیست، بلکه واقعیت در حال وقوع است و دولتها در حال درک این موضوع هستند که بلاکچین زیرساخت جدید برای مالی جهانی است. این انقلاب، فرصتهای بیسابقهای را برای دسترسی به بازارهای جدید و داراییهای توکنسازی شده ایجاد میکند. با این حال، با توجه به ماهیت نوظهور این فضا، به کاربران و سرمایهگذاران توصیه میشود که همواره با نهایت دقت و آگاهی از ریسکهای موجود، اقدام به تحقیق و فعالیت در حوزه کریپتو و داراییهای دیجیتال کنند. برای امنیت داراییها، استفاده از احراز هویت دوعاملی (2FA) و مراقبت دقیق از کلیدهای خصوصی (Private Keys) ضروری است.